4- خَسَفِ بَیْدا
4- خَسَفِ بَیْدا
و زمین فرو میبلعد (خَسَفِ بَیْدا)
چهارمین نشانه از نشانههاى حتمى، از نظر تسلسل زمانى خسفِ سرزمین بیدا مىباشد.
خَسْف در لغت به معناى فرو ریختن چیزى در زمین مىباشد. چنانکه قرآن کریم در مورد قارون مىفرماید: «فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الاَرْض»؛ ما او را با خانهاش در زمین فرو بردیم.(160) و بَیْدا در لغت به معناى دشت هموار، پهناور، خالى از سکنه و آب و علف مىباشد. در میان مکه و مدینه سرزمین پهناور و دشتشنزارى است که بَیْدا نام دارد. منظور از خَسفِ بیدا فرو رفتن سپاه سفیانى در سرزمین بیدا مىباشد.
هنگامى که سپاه سفیانى از مدینه منوّره براى معارضه با حضرت مهدى(161) به سوى مکه معظمه حرکت مىکنند، چون به سرزمین بیدا رسیدند، جبرئیل امین فریاد برمىآورد که اى سرزمین بیدا، این گروه ستمگر را در کام خود فرو ببر. پس زمین دهان باز مىکند و همه آنها را در کام خود فرو مىبرد. از بررسى روایات ملاحم و فتن روشن مىشود که این حادثه در حدود یک ماه بعد از ظهور حضرت ولى عصرعلیه السلام رخ مىدهد. بدینترتیب خسف بیدا را نمىتوان از نشانههاى ظهور به معناى اخصّ کلمه به شمار آورد، بلکه باید آن را از نشانههاى قیام حضرت دانست.
بر اساس روایات فراوان که برخى از آنها را با عنوان زمان پیام نقل کردیم و سندش را بررسى نمودیم؛ ظهور حضرت در شب بیست و سوم رمضان و قیام آن حضرت در روز عاشورا خواهد بود. بدینترتیب میان ظهور و قیام دقیقاً سه ماه و هفده روز فاصله است که دو نشانه از نشانههاى حتمى در این فاصله رخ مىدهد: خسف بیدا و قتل نفسزکیه.
خسف بیدا یکى از نشانههاى حتمى قیام حضرت ولى عصرعلیه السلام مىباشد که با هیچ خسف دیگرى قابل اشتباه نیست.
جایگاه خسف بیدا در قرآن:
قرآن کریم در دو مورد پیرامون خسف بیدا سخن گفته:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقاً لِمَا مَعَکُم مِن قَبْلِ أَن نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّهَا عَلَى أَدْبَارِهَا»؛ اى کسانى که کتاب داده شدهاید، به آنچه فرو فرستادیم درحالیکه تصدیق کننده کتابى است که با شماست، ایمان بیاورید، پیش از آنکه بر چهرههایى بزنیم و آنها را به پشت سر برگردانیم.(162)
خداوند در این آیه اهل کتاب را از روزى بیم داده که در آن روز بر چهرههایى زده مىشود و صورتشان به پشت سرشان برگردانیده مىشود. مبرّد گفته: این تهدید الهى تاکنون اتفاق نیفتاده، ولى به حال خود باقى است تا پیش از رستاخیز با مسخ شدن افرادى و برگشتن صورتهایشان به پشت سرشان تحقق پیدا کند.(163)
اما اینکه این تهدید الهى کى اتفاق خواهد افتاد؟ روایات فراوان از پیشوایان معصوم داریم، که به یک نمونه از آنها بسنده مىکنیم.
امام باقرعلیه السلام در یک حدیث بسیار طولانى از کارنامه سیاه سپاه سفیانى و جنایات وحشیانه آنها سخن گفته، در پایان از ورود آنها به سرزمین بیدا گفتگو کرده مىفرماید: آنگاه منادى آسمانى ندا سرمىدهد: یا بَیْدا اَبیدى بِالْقَوم؛ اى سرزمین بیدا این گروه را نابود کن. پس زمین دهان مىگشاید و آنها را در کام خود فرو مىبرد، به جز سه تن که از تیره کلب هستند. خداوند صورت آنها را به پشتسرشان برمىگرداند. آنگاه آیه را تلاوت کردند و فرمودند: این آیه در حق آنها نازل شده است.(164) این حدیث به همین تعبیر از طریق عامه نیز از امام باقرعلیه السلام روایت شده است.(165)
قرآنکریم در آیه دیگرى فرموده: «وَ لَوْ تَرى اِذْ فُزِعوا فَلا فَوْتَ وَ اُخِذوا مِن مَکانٍ قَریب»؛اگر آنان را مشاهده کنى که دچار وحشت شدهاند و رهایى ندارند و از مکان نزدیک گرفتار مىشوند.(166)
در روایات فروان تأکید شده که این آیه در مورد خسف بیدا نازل شده که به برخى از آنها اشاره مىکنیم.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم کارنامه سیاه سفیانى و قتل عام مدینه توسط آنان را شرح مىهد، در پایان مىفرماید: چون به سرزمین بیدا رسیدند، خداوند جبرئیل را براى نابودى آنها مىفرستد. جبرئیل با پاى خود بر زمین بیدا مىزند، پس همه آنها را در کام خود فرو مىبرد. این است معناى آیه «وَلَوْ تَرى اِذْ فُزِعوا». تنها دو نفر از آنها مىماند که یکى بشیر و دیگرى نذیر است و آن دو از قبیله جهینه مىباشند.(167)
امیرمؤمنان علیه السلام از گسیل داشتن لشکرى جرّار به مدینه توسط سفیانى سخن گفته و در پایان از فرو رفتن آنها در کام زمین در سرزمین بیدا گفتگو نموده، مىفرماید: این است معناى کلام خداوند که مىفرماید: «وَلَوْ تَرى اِذْ فُزِعوا».(168) همچنین در ضمن یک حدیث طولانى که به صورت مکتوب براى معاویه ارسال نموده، از کارنامه سیاه سفیانى و از فرو رفتن سپاه او در سرزمین بیدا با استشهاد به آیه یاد شده خبر داده، در پایان مىفرماید: آنها از زیر قدمهایشان در زمین فرو مىروند و کسى از آنها باقى نمىماند، به جز گزارشگرى که خداوند صورتش را به پشت سرش برمىگرداند.(169) و در حدیث دیگرى از ساربانى سخن مىگوید که شترش رم مىخورد. او به دنبال شترش مىرود، چون بر مىگردد کسى را نمىیابد و سر نخى پیدا نمىکند، وى گزارش آنها را براى مردم بازگو مىکند.(170)
ابوحمزهثمالى از امام زین العابدینعلیه السلام روایت مىکند که این آیه در مورد سپاه سفیانى است که در سرزمین بیدا از زیر قدمهایشان گرفتار مىشوند.(171)
در احادیث عامه تعداد لشکر سفیانى که در بیدا هلاک مىشوند را 70000 نفر نقل کردهاند.(172) در این احادیث هدف از این لشکرکشى را پیکار با حجت خدا و تخریب خانه خدا بیان کردهاند.(173)
کارنامه سیاه سپاه سفیانى: در احادیث فراوان از کارکرد سپاه سفیانى به ویژه از قتل و غارت آنها در شهر مدینه سخن رفته است. ما در اینجا فقط به یک نکته اشاره مىکنیم: لشکر سفیانى مدینه را ویران مىکنند، شدیدتر از داستان حَرَّه.(174)
داستان حرّه سیاهترین کارنامه سپاه یزیدبن معاویه است که یک سال بعد از فاجعه کربلا به فرمان او در منطقه حرّه از محلّات مدینه منوره انجام یافت. فاجعه حرّه به قدرى شرمآور است که هیچ مورّخى به خود اجازه نداده مشروح آن را بر روى صفحات کاغذ منعکس کند.
در مورد سپاه سفیانى و خسفِ آنها در سرزمین بیدا، دامنه سخن بسیار گسترده است، به جهت محدودیت این نوشتار از همه آنها صرف نظر مىکنیم.
... ادامه دارد
160. یاقوت، معجم البلدان، ج1، ص 523.
161. سوره نسا (4)، آیه 47.
162. ثعلبى، الکشف و البیان، ج 3، ص 324.
163. عیاشى، التفسیر، ج 1، ص 402، ح 990؛ نعمانى، الغیبة، ص 280؛ شیخ مفید، الاختصاص، ص 256؛ بحرانى، البرهان، ج 3، ص 115.
164. سلمى، عقد الدرر، ص 89.
165. سوره سبأ (34)، آیه 51.
166. طبرى، جامع البیان، ج 22، ص 73؛ ثعلبى، الکشف والبیان، ج 8، ص 95؛ طبرسى، مجمع البیان، ج 8، ص 622.
167. نعمانى، الغیبة، ص 305، ب 18، ح 14.
168. سلیم بن قیس، کتاب سلیم، ص 159.
169. نعیم بن حماد، الفتن، ص 258، ح 950.
170. ابو حمزه ثمالى، تفسیر القرآن الکریم، ص 274؛ طبرسى، مجمع البیان، ج 8، ص 621.
171. سلمى، عقد الدرر، ص 79 - 76.
172. همان.
173. ابنحماد، الفتن، ص 257؛ سیوطى، الحاوىللفتاوى، ج 2، ص 67.
174. سوره کهف (18)، آیه 74.
منبع : www.tebyan.net
استاد علىاکبر مهدىپور
به سفارش دبیرخانه دائمى اجلاس حضرت مهدى